شهادت امیر المؤمنین علیه السلام
تا که از تیــغ شرر بار عـلی را کشتند هاتفی زد به فلک جار عـلی را کشتند لــرزه بر پیکــر ارکــان هــدایت افتاد نــالــه زد گنبد دوّار عــلــی را کـشتند گاه با طعنه گهی زخم زبان گه دشنـام به یکی روز دو صد بار علی را کشتند بعد زهـرا دل او خانه درد و غــم بود با غــم و غصه بسیار عــلی را کشتند مسجد کــوفه نشد قـتـلـگـه شیــر خــدا که میان در و دیــوار عــلی را کـشتند در همان روز که در کوچه زدند زهرا را به خــدا حیــدر کرار عــلی را کـشتند ابن ملجم نبــود قـاتل حیــدر، به خــدا قنفذ و ثانی خون خوار عـلی را کشتند با غلافی که سیه بازوی زهـرا کردند با همان ضربه مسمار علـی را کشتند |